جستجو
-
۱تصویر
عریضه برای حل اختلاف، ۱۳۲۶ ق
عریضه بی بی خانم ماه، همسر علی کلاه فروش، به حاجی امام جمعه برای درخواست احضار همسرش به منظور قطع گفتگویشان بر اساس قانون شرع، چرا که پس از گذشت نزدیک به دو سال از ازدواجشان، هنوز مخارج بی بی خانم ماه را نپرداخته و نفقه و کسوه ندادهاست؛ پاسخ مخاطب در حاشیه نامه: عالیجاه علی آقای کلاه فروش اگر مانعی نداشته باشد به جهت تحقیق مطلب بیاید. محرم ۱۳۲۶ ق
-
۱تصویر
عریضه میر کاظم سبزی فروش
گزیده متن: عرض و استدعای مشهدی میر کاظم سبزی فروش به حجة الاسلام، در خصوص اینکه وی سابقا دکان قند فروشی داشته و آن را فروخته خرج ده نفر اهل و عیال کرده و تمام سرمایه خود را از دست داده و دکان سبزی فروشی باز کرده است، اما با وجود این کاسبی قادر به تأمین مخارج خانواده اش نیست، مدت سه سال است از وسایل خانه فروخته حتی اقدام به فروش لباس عیالش کرده و بسیار مستأصل شده است. درخواست کمک و گرفتن سرمایه دارد تا مجدداً به کار قند فروشی بپردازد، اینکه از شدت مشکلات مالی قصد کشتن خود و خانواده اش را کرده و محض اطلاع حجة الاسلام این عرضحال را نوشته است.
-
۱تصویر
شهادت نامه درباره فرار نبات، ۱۳۱۸ ق
شهادت نامه علیه نبات، همسر آقا جان
-
۱تصویر
عریضه حاجی حسین علی سقط فروش درباره طلب مهریه و نفقه دخترش، ۱۳۳۳ ق
عریضه حاجی حسین علی سقط فروش به حجة الاسلام آیت الله محمد علی الحسینی در مورد هشتاد تومان مهریه و سه سال مخارج نفقه و کسوه دخترش که بنا بر مصالحهای به پدرش انتقال داده و از ابراهیم، همسر دخترش طلب دارد. در حاشیه، پاسخ مخاطب عریضه آمده مبنی بر اینکه ابراهیم بدهی را نپرداخته و از بابت حکم شرعی چنانچه زوجه بخواهد باید به قانون شرع نفقه و کسوه، والد او را طلاق بگوید.
-
۱تصویر
عریضه بی بی زیور سلطان، ۱۳۲۸ ق
عریضه بی بی زیور سلطان به امام جمعه و جماعت فارس در شکایت از همسرش، مشهدی چراغ علی، که با وجود تمکین نویسنده، نفقه و مخارج او را نمیپردازد؛ همراه با تأیید شهود و پاسخ مخاطب
-
۱تصویر
پیش نویس عریضه برای گرفتن مهر و نفقه، ۱۳۳۷ ق
پیش نویس عریضه سهام الشریعه، وکیل دختر حاجی میرزا محمد حسن، به محکمه بدایت مبنی بر مطالبه هزار تومان مهریه و مبلغی به عنوان مخارج نفقه و کسوه، قبل از به سفر رفتن میرزا عبدالحسین خان
-
۱تصویر
عریضه همسر حیدر خان به شجاع الدوله، ۱۳۳۲ ق
عریضه همسر حیدر خان سرابی به شجاع الدوله و شکایت از حیدر خان که هشت سال قبل با او ازدواج کرده ولی هفت سال است به سراب رفته و نه خودش میاید و نه مخارج میدهد، این که چند ماه قبل نیز در همین مورد عریضه داده و با وجود دستور شجاع الدوله به حاجی امیر تومان سرابی هنوز هیچ اقدامی نشده است. از شجاع الدوله می خواهد که مقرر فرماید یا حیدرخان او را به سراب ببرد، یا کسوه و نفقه هفت ساله اش را بدهد، و یا او را طلاق بدهد. در حاشیه، شجاع الدوله به اسمعیل خان امیرتومان دستور داده تا دو روز دیگر آسایش این زن را برقرار کند.
-
۲تصویر
سواد عریضه فاطمه بیگم به آیت الله میرزا محمد حسین النجفی، ۱۳۴۴ ق
سواد عریضه فاطمه بیگم به آیت الله میرزا محمد حسین النجفی در شکایت از زوج خود، حاج میرزا محمد صاحب انجوی، که سه سال و چند ماه فاطمه بیگم را آزار داده، با ضرب و شتم اندامش را زخم و سیاه کرده و از خانه بیرون کردهاست. سپس دو فرزندشان را نزد مادرشان فرستادهاست. فاطمه بیگم چند بار فرزندانش را نزد شوهر فرستاده ولی هر بار شوهرش آنها را نزد مادرشان برگرداندهاست. فاطمه بیگم چند نفر واسطه فرستاده تا شوهرش او و فرزندانشان را به خانه راه دهد و در آخر نزد مخاطب عریضه آمده ولی شوهرش باز هم حاضر نشده. در آخر، فاطمه بیگم از آیت الله استدعا کرده که بعد از استماع شهادت شهود، آنچه را بر وی ثابت و محقق شد در...
-
۱تصویر
عریضه برای وصول اموال، ۱۳۳۵ ق
عریضه آقا بزرگ خراز، پسر کربلایی محمود خراز، به حجةالاسلام آقا سید علی، مبنی بر درخواست احضار شهودی که اطلاع دارند لیست تنخواهی که در سند آمده و متعلق به آقا بزرگ خراز است، نزد همسرش دختر حاجی میرزا بابا است ولی همسرش انکار میکند؛ نام این زنان در حاشیه سند آمده که احتمالا جزء شاهدان بودهاند: خانم عصمت (همسر میرزا محمد باقر)، رباب سلطان (دختر محمد ابراهیم [ناخوانا] شیرازی)، خانم عذرا، و خانم حوفی (همسر میرزا محمد جعفر خان). پاسخ مخاطب نیز در حاشیه سند آمده است.
-
۱تصویر
عریضه درباره یک سرقت، ۱۳۲۸ ق
عریضه کربلایی عبدالمحمد کردستانی به وزارت داخله در شرح سرقت یک صد و پنجاه تومان اسباب و مخلفه از خانهاش زمانی که مشغول آمادگی برای عزاداری همسر فوت شدهاش بوده، ردگیری خانهای که اموال مسروقه را به آنجا بردهاند و مظنون بودن به عزیز نام، یکی از چهار نفر ساکنین آن خانه، که ادعا می کند تبعه عثمانی است ولی در واقع رعیت قریه رشه ده مریوان در کردستان بوده و شکایت نویسنده از مجرب الدوله، کارگذار، که او را مرخص کرده است.